آفرین به این مرد که یادش نرفته روزی هم مادرش او را اینطور بغل می کرده
و به او غذا می داده. دستان این پسر بوسیدنیست.
امیدواریم همه ما قدردان زحمات مادرمون باشیم.
سراغی از من نگیر
نپرس چه حالی دارم
رفتم که شاید رفتنم
فکرتو کمتر بکنه
نبودنم کنارتو حالتو بهتر بکنه
لج کردم باخودم آخه حست به من عالی نبود
احساس من فرق داشت باتودوست داشتن خالی نبود
بازم دلم گرفته از این نم نم بارون
چشمام خیره به نوره چراغه توی این خیابون
خاطرات گذشته منو عذاب میدن چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
باختن توی این بازی برام از قبل مسلم شده بود
اگه یادت باشه گفته بودم اون پیرمرد فاله منو سرگردانی دیده بود
سخت شده بود, تحمل عشقت به من کم شده بود
رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
من هنوزم عاشق توام به دل میگم بساز وبسوز

حتما یه سری به این وبلاگ بزنین ضرر نمی کنین
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …
نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
امیدوارم هرگز مشکلی براتون پیش نیاد
خدايا گر عزيزت را كسي ديگر به مستي در بغل گيرد.تو آيا همچنان از صبر ايوبت در آن قرآن جاويدت سخن آري ميان.خداونداغرورم را قفسداران شكستند وجوانيم گرفتندو هنوزم پاي ميكوبندو ميرقصند.عجب دنياي بيرحمي عطا كردي...خدايا بيپرده ميگويم خطا كردي
زیادى خوبى نکن !!!
انسان است، فراموشکار است !!!
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند !!!
پشت مى کند به تو , به گذشته اش !!!
حتی روزى میرسد که به تو میگوید: شما
چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟
به من نخند لعنتی ....
من هم روزگاری
عزیز دل کسی بودم ...
همه میگن :
توش چی دیدی که عاشقش شدی؟؟
آخه اینم سواله که تو میپرسی؟
اگه قرار بود توام ببینی که ..
تو عاشقش میشدی !!!!
واقعی بودیم
باورمان نکردند
مجازی شدیم
فیلترمان کردند
و چه دنیایی ساخته*اند
برای ما نسل سوخته . . .!!
Sen yanımda olunca
Sanki hayat şahane
Hiçbir çekincem yok benim
Takılma böyle şeylere
ღღღღღღღღღ
Bırak konuşsunlar yorulsunlar
Biz aşkımıza bakalım
Bırak sevsinler gülüşsünler
Biz bize bakalım
Bize birşey olmaz hiçbirşey olmaz
Bunu unut bi kere
Bizim sonumuz varmış yokmuş yoksada kimene
Elini tutar yürürüm yürürüm başka işim ne
Bizim yolumuz darmış zormuş yokuşmuş kimene
گور بابای دیو سبزه و عنکبوت قرمزهو اینا ...
ما یه کلاه قرمزی داریــــــــــــــــــــــــــــــــم همشنو حریفه
حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم
باز هـــم کـــنار تـــو می افتد !
تو آنجـــا
و من اینجــــا ...
انگــار همه راست می گفـتـنـد :
تو کـــجا و من کـــجا ...؟!!
ده تا بهتر از اون بیاد سراغت... اما تَهِ دلت بگی......اون..اون..اون...
رفاقت یعنی اینکه یک عمر برای کسی چتر باشی و او هیچوقت نفهمد که چرا خیس نشد!
این که میشنوی صدای قلبم نیست که داره میشکنه
صدای کمرمه....
.
.
.قلبمو همون روز اول انداختم زیر پات
چرا وقتی عاشقیم دنیا میفهمه و رسوا میشیم ولی وقتی تنهایی هیچکس متوجه نمیشه؟؟؟؟؟؟
وقتی معلم پرسید عشق چند بخشه ؟
زود دستمو بالا بردم گفتم یک بخش !
اما از وقتی تورو شناختم فهمیدم عشق 3 بخشه:
عطش دیدنت.... شوق بودنت....و اندوه بی توموندنت ...
گه روزی از رفتنت پشیمون شدی هرگز برنگرد مرد اونه که هیچوقت حرفش دو تا نشه
به سلامتی اونی که آرزو بود
...ولـــــــــــــــی خاطره شد!
وقتی دل ، تنها کالایست که خدا شکسته ی آن را میخرد ؛
پس چرا من به دست کسی که دلم را شکسته بوسه نزنم . . . . . !؟
چه چیزی توی چشماته که تو رو اینقدر عزیز میکنه
این فاصله داره منو بدون تو مریض میکنه
اینکه نگاهت نمیکنم یعنی گرفتاره توهستم
همه رفتن ولی نترس من که طرفداره تو هستم
هرچی سرم شلوغ شد روی قلبم اثر نذاشت
بدون تودنیای من انگارتماشگر نداشت
منو نمیشه حدس زد بااین غرور لعنتی
هیچ وقت نخواستم منو ببینی توی لحظه ناراحتی
میخواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
دیدنه تنهایی تومنوبلاتکلیف کرد
بیا ومعذرت بخواه تا ببخشمت ولی نمیتونم باشم با تو
چه روزگار عجیبیه آخه عشق پاک من شد بازیچه تو